جان بی بی قربانی یکی از اساتید سوزن دوزی در منطقه ایرندگان است که سالهای زیادی از عمر خود را صرف هنر سوزن دوزی کرده است. این هنرمند ناشناخته در روستای دادکان و در خانه ای خشت و گلی زندگی میکند.
به گزارش آوای سرحد ، بر آن شدیم تا به سراغ جانبیبی برویم و صحبت های او را بشنویم. در ادامه به مشروح گفتگوی خبرنگار افتخاری آوای سرحد با جانبیبی میپردازیم ؛
از خودتان و منطقه ای که در آن زندگی میکنید برایمان بگویید:
من جان بی بی قربانی ۸۰ ساله اهل استان سیستان و بلوچستان ، شهرستان خاش و منطقه ایرندگان ، اولین عضو خانواده پنج نفره و متولد و بزرگ شده روستای دادکان در حاشیه رودخانه ایرندگان هستم.
چطور شد که به هنر سوزندوزی روی آوردید؟
سوزندوزی در منطقه ما قدمت بسیار بالایی دارد تقریباً همه دختران و زنان ایرندگان چه به اجبار و چه به اختیار از قدیم تا به حالا با هنر سوزندوزی آشنایی و مهارت داشته اند و بخشی از زندگی هر زن در ایرندگان محسوب میشود و تنها تفاوت در میزان ظرافت کار هر سوزندوز است. این هنر را از بزرگتر ها و اقوام یاد گرفتم، سوزندوزی های خاص بیشتر بر روی لباس تازه عروسان دوخته میشد و با همکاری زنان دیگر لباس ها سوزندوزی میشد.
بیشتر چه طرح و سبکی را دوست داشتید و در آن مهارت دارید؟
من در دوخت پرکار که مهم ترین دوخت است، سهوک، کش، گورکش، پلیوار مهارت دارم و دوخت سیه دوچ را هم تا حدودی انجام میدادم.
بهترین کارهایتان کدام ها بود میتوانید نام ببرید؟
بهترین کارهای من دوخت نوارهایی سی سانتیمتری و بیشتر بود که روی آن با طرح هایی که خانم (مهرمنیر) جهانبانی(طراح لباس های فرح پهلوی) میخواست پیاده میشد، جهانبانی ابتدا روی کاغذ طرح های مد نظرش را میکشید و پس از آن تیم های سوزندوز منطقه ما آن را روی پارچه پیاده میکردند.
فرمودید که با مهرمنیر جهانبانی کار میکردید، درباره او بیشتر برایمان بگویید، کار شما با جهانبانی از چه زمانی شروع شد و تا کی ادامه داشت؟
ارتباط من با جهانبانی قبل از انقلاب شروع شد و تا آخرین دیدار ما در سال ۹۶ ادامه داشت البته در دیدار آخر ایشان بیمار بودند. او برای سفارش دوخت لباس های فرح پهلوی به ایرندگان می آمد. او در کار فرد حساسی بود ولی رفتار خوب و صمیمی با ما داشت، جهانبانی قبل از انقلاب در ایرندگان منزلی بنا کرد و مدت طولانی در کنار ما میماند تا کار طبق برنامه پیش برود. او باعث شد هنر ما به دیگر مناطق معرفی شود، من کارهای زیادی انجام دادم، اما از اینکه اسمی از من برده نمیشود بسیار ناراحت هستم.
آیا خاطره خاصی از مهرمنیر جهانبانی در ذهن دارید؟
یادم هست ایشان به دلیل سیل رودخانه اصلی نتوانست از مسیر اصلی به خاش برود و مجبور شد از راه فرعی و با شتر به کارواندر برود و از آنجا به خاش برسد. مردم هم به ایشان کمک کردند.
چرا در این مدت طولانی خبری از شما نبود، سکوت بود یا موضوعی دیگر که مردم با نام شما آشنایی ندارند؟
نبود امکانات ارتباطی و دور افتادگی منطقه ما و اینکه از من حمایت نشد و در هیچ نمایشگاهی از ما دعوت نشد. خودمم به خاطر مشکلات مالی، نبود امکانات و بی توجهی ارگان های دولتی، شرایط فرهنگی منطقه و سنت های محلی نمیتوانستم در نمایشگاه ها حضور داشته باشم. البته این تنها دلیل ناراحتی من نیست ، خیلی از کارهای من با نام دیگران و سوزندوزان مناطق دیگر منتشر و شناخته شدند که حتی اسمشان را تا حالا نشنیده بودم.
دیگر اساتید منطقه که در دوره شما بودند میتوانید افرادی را نام ببرید؟
استاد مهناز جمال زهی، فاطمه، زرملک، گنجی ملک و …
از مهناز جمالزهی برایمان بگویید ؟
ایشان هم یکی از هنرمندان بسیار خوب منطقه ما بود که در روستای دیگری بنام گنز سکونت داشت که بعلت بیماری فوت کردند.
شنیده ایم همراه با مهرمنیر جهانبانی به مناطقی سفر کرده اید ؟ این همراهی شما چه تاثیری در معیشت شما داشته است؟
بله برای گسترش هنر سوزندوزی و آموزش زنان دیگر مناطق به مناطق دیگری در شهرستان خاش رفتیم از جمله گوهرکوه که محل زندگی همسر خانم جهانبانی بود.سوزندوزی به عنوان منبع درآمد زنان بود و توانستیم در آن زمان به اقتصاد خانواده کمک کنیم.
آیا میدانید جهان بانی که ارتباط زیادی با او داشتید با مردم کدام منطقه در استان و خارج استان درخصوص سوزندوزی ارتباط داشت؟
به ما در خصوص اینکه با دیگر مناطق هم ارتباط دارد سخنی به زبان نیاورد، البته قبلا شنیده بودم برای شناسایی زنان سوزندوز به مناطق مختلفی سفر کرده و پس از آشنایی با ایرندگان و ما ارتباطی با دیگر مناطق نداشته است.
سخن پایانی؟
انتظار داریم ما را معرفی کنند ، خیلی دوست دارم دوخت های خودم را در موزه ی ایران ببینم، از مسئولان میخواهم در این خصوص بنده را حمایت کنند. از خانواده مرحوم جهان بانی هم انتظار داریم اگر مستنداتی دارند ما را یاری کنند.
انتهای پیام/
گفتگو: سعید جانی
ایمان ایرندگانی
تاریخ : ۳ - شهریور - ۱۴۰۳
احسنت
ناشناس
تاریخ : ۱۷ - شهریور - ۱۴۰۳
بسیار عالی بود .. واقعا اینطوریره . از زمان بچگی من یادمه که مادرم لباس و رومیزی و جابسقابی و کروات تودساش بود و با نخ مقتول و سبم نقره به اتفاق هم روستایی و اقوام خود که در دادکان مستقر بودن به صورت دسته جمعی می نشستن و میدوختن که متأسفانه اکثریت آنان دارفانی را وداع گفتن و از دنیا رفتن .. مادرم جهان بی بی قربانی به اتفاق زرملک دادکانی و آمنه دادکانی و دری ملک دادکانی و فاطمه قربانی و خانم مهرمنییر جهانبانی روی کاغذ نقشه میکشید با مداد و راهنمایی میکرد و اسامی که ذکر کردم روی لباسها و پارچه ها اجرا میکردن … و الان متأسفانه به اسامی نفرات دیگری که الان از نظر سن و سال هم مقایسه کنید شاگردان و برای آموزش از شهرهای جانبی عزیمت میکردن و نیامدن به اسم اونا تمام شده است
ساناز
تاریخ : ۱۷ - شهریور - ۱۴۰۳
عالی
ساناز
تاریخ : ۱۷ - شهریور - ۱۴۰۳
احسنت عالیه
عبدالغنی زارعی
تاریخ : ۱۷ - شهریور - ۱۴۰۳
خداوند حافظ و نگهدارت باشد مادرجان❤️❤️❤️
عبدالغنی زارعی
تاریخ : ۱۷ - شهریور - ۱۴۰۳
از شما سپاسگزاریم که باعث میشوید این هنرمندان سوزن دوز بیشتر دیده شوند؛ خداقوت
انشاءالله در کارتان موفق و پیروز باشید❤️
دادکانی
تاریخ : ۱۸ - شهریور - ۱۴۰۳
احسنت به استاد هنرمند
با آرزوی موفقیت 😍❤