دعوت به افطاری یک جوان سیستانی و بلوچستانی از رئیس جمهور
آقای روحانی سلام ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات
امیدوارم حالتان خوب باشد و گذر ایام بکامتان ،نمیخواهم برایتان زیاد مقدمه چینی بکنم از همین جهت یک راست میروم سر اصل مطلب
حقیقت امر چند روزی هست که در فضای مجازی موضوع دعوت هنرمندان به صرف افطاری از جانب شما را میبینم همچنین رد این دعوت در اعتراض به وضع نابسامان جامعه
باید به عرض شما برسانم که من هم یک هنرمند هستم که در اداره فرهنگ و ارشاد شهرستان سراوان کمابیش فعالیت هایی دارم و تصمیم بر آن گرفتم که شمارا به صرف افطار دعوت کنم
البته آقای رئیس جمهور خانه ما خشتی و گلی و کوچک است مبل و صندلی هم نداریم و باید روی زمین بنشینیم اما اصلأ نگران نباشید عوضش دل بزرگی داریم به بزرگی نخل های تنومند مان
راستی! یادم رفت آدرس را به شما بگویم ،
تشریف بیاورید “سراوان”
نمیدانم اسمش را شنیده اید یا نه اما مطمئنم هیچوقت به اینجا سفر نکرده اید
شرقی ترین نقطه از ایران عزیزمان را میگویم همانجایی که زادگاه آفتاب است و اولین نقطه طلوع خورشید در ایران
در مسیر زاهدان به سراوان هم مواظب باشید جاده خیلی خیلی خراب است و یک بانده و باریک چاله چوله هم زیاد دارد
راستی اقای بطحایی وزیر آموزش پرورش را هم باخود بیاورید اخر پدر من بازنشسته آموزش پرورش هست بد نیست که ایشان هم باشند هرچی باشه همکار پدرم هستن شاید از اوضاع بازنشستگان و فرهنگیان و مدرسه های شهرمان توانست اطلاعاتی به ایشان ارائه کند
همچنین این روزها شاید راجب استانم زیاد حرف میزنند و شاید بارها شنیده باشید که استان من یک استان محروم هست ولی من به شما میگم اینطور نیست
ما اصلأ محروم نیستیم
بلکه ما مظلومیم
اینجا همه چیز خیلی خوب است فقط هیچ چیز سر جای خودش نیست ولی شما اصلأ نگران نباشید
حرف هایم زیاد است ولی میدانم وقت شما ارزشمند است و نمیخواهم گرفته شود پس حرف هایم را میگذارم تا وقتی باهم سر سفره افطار بودیم بگویم.
فقط خواهش میکنم جز خود و اقای بطحایی پنج نفر دیگر بیشتر نیاورید اخر هم در خانه کوچک ما جا نمیشویم و هم توان مالی من کفاف نمیکند
امیدوارم دعوت مرا رد نکنید
راستی تا یادم نرفته کلید امیدتان را هم حتما بیاورید اینجا قفل های زبادی وجود دارد شاید با تدبیر و کلید شما بتوان بازشان کرد
با سپاس و احترام
جنید باران زهی
یک جوان سیستانی و بلوچستانی از شهر نخل و آفتاب”سراوان”
سینا کردسنگانی
تاریخ : ۳۰ - مهر - ۱۴۰۱
بسم الله الرحمن الرحیم
باعرض سلام وخسته نباشید خمت مسولین محترم،
بلوچستان اسم غریبی که با غریبی اما آشنا به گوش مسولین نقطه دوردرجنوب شرق کشور، که گهگداری اسمش رایا از رسانه ها که براثر وقایع طبیعی یاهم از زبان وکلای ملت درخانه ملت شنیدید،
اماببیند وگذرکنیدحس کنید ولمس کنیدمشکلات مردم ندار، داری دل بزرگ وبخشنده ومهربان مهمان نواز را، ملتی که در هرشرایظ جان برکفان جمهوری مقدس اسلامی ورهبرمعظم بودند.
این ملت فهیم که گذرای زندگی باکشاورزی ودامپروری دامداری میکنند وبه جزآن دیگرنه صنعتی دارند ونه کاری بلد شدند که انجام بدن،
وجوانانی که با هزارسختی دانش آموخته های که با پول کشاورزی پدر ومادرمشفول تحصیل شدندبعدهم غیر بومی هاجای آن ها را درارکان هامی گیرند،
خشک سالی هم که چه عرض کنم تکه نان ملت راآجرکرد، جناب مدیران که آخه می خواهید درد دل این ملت رابشنویدوفکری به حالشان بکنید،حال از حضرت رهبری میخواهم بعنوان پدر جام خود حضرت تعالی فکری به حال پریشان این ملت بکنید.
که خودتان داین استان چندین سال بودین ومعنای درداین ملت را میدانید، راستی حضرت آقا یک راز تلخ کودکان این منطقه نمیداند آرزوچیست، نسل آینده مان را مدیران بی لاعق نابود کردند،
ودرآخر ازخداوندبرای تمام مسولین زحمت کش نظام جمهوری صحت وسلامتی وتندرستی راازپروردگارجهانیان خواستارم،.