سهم من از دیروز تا فردا/یادداشت

مجید جنگی زهی فعال اجتماعی – پایگاه خبری بیرک

قریب نه روز سانچی در جوار کشور دوست و برادر سوخت و تعلل این دوست نما که عقل معاش قابل توجه ای هم دارد، دیده شد !
متاسفانه قصه سانچی در لابلای روزهای پس از اغتشاشات کم رنگ شد و‌ کسی مانند پلاسکو جدی اش نگرفت و شاید هم نباید جدی گرفته می شد !
سی و اندی جوان و غیر جوان که سال ها تجربه را برای فرداها اندوخته بودند ماه ها قبل ترک دیار و سامان کردند که بروند و طلای سیاه بدهند و برگردند اما برگشتی در کار نبود. امید بود که نا امید شد !
چه کسی پاسخگوست؟
چه کسی کم کاری کرد؟
این ها پرسش اساسی است که جامعه عطش شنیدن آن ها را دارد اما سوالات دیگری هم در لایه ی پنهان جامعه وجود دارد:
چه کسی از سوختن سانچی و اهل سانچی سود می برد؟
چه کسی به دنبال مقصر سازی است؟
آیا از سیاست خارجی به درستی برای سرعت بخشی به اطفا حریق و عملیات نجات استفاده شده است ؟ اگر پاسخ مثبت است، چه کسی از انکار این پاسخ و منفی نمایی سود می برد؟
چرا انگشت اتهام به سوی وزیر کار نشانه رفته شده است؟ نقش شرکت ملی نفت کش ها کجای این قصه است؟
و …..
مختصر اینکه آیا بعضی خبرگزاری های رسمی و غیر رسمی دلسوز سانچی و خدمه آن هستند یا برعکس از این واقعه به دنبال کلاه نمدی برای خود می گردند تا بیشتر کبک وار سر در برف کنند؟
به نظر می رسد با اعلام گزارشی مدون و بدون احتیاط می توان از فعالیت چنین جریاناتی که سعی در استفاده ابزاری از سانچی را دارند، جلوگیری کرد.
باید منتظر بود ….

مجید جنگی زهی، سرزمین آفتاب، دی گان ۱۳۹۶ خورشیدی