توسعه و انعکاس کنش های صحیح فرهنگی در سیستان و بلوچستان
یادداشت روز مجله فرهنگی و اجتماعی بیرک
مجتبی شجاعی – بخشدار مرکزی خاش
استان سیستان و بلوچستان با حدود ۱۸۷٬۵۰۲ کیلومتر مربع وسعت که حدوداً ۱۱ درصد وسعت کشور را شامل میشود و ۱۱۰۰ کیلومتر مرز با کشورهای پاکستان و افغانستان و ۳۰۰ کیلومتر مرز آبی با دریای عمان و دو و نیم میلیون جمعیت با تنوع خاص قومی و مذهبی، سلسله عواملی همچون شرایط جغرافیایی، اقلیمی و بعضاً قهر طبیعت و پراکندگی، وضعیت اجتماعی، اقتصادی، مرز و تأثیر همسایگان مرزی، بیکاری، عدم وجود زیرساختهای اقتصادی، مسایل تربیتی، شغلی و طرز فکر و نگرشها، عدم طراحی مناسب فرهنگی و توجه به ذائقه بومی و بافت درونی مردم، تعصبات بیجا و احساسات آنی و زودگذر و بسیاری عوامل دیگر در بروز ناهنجاریها موثر بوده است.
در استان متنوع سیستان و بلوچستان با رویکردهای مختلف فرهنگی و خرده فرهنگهای موجود آن، هر چقدر هم که سهم عوامل مذکور بالا را در آسیبهای اجتماعی و فرهنگی پررنگ در نظر بگیریم و بررسی عوامل مذکور را به مجالی دیگر بسپاریم نباید از غفلت نخبگان، طراحان و مهندسان فرهنگی استان در گذشته آن هم نه در یک دوره بلکه غفلتی طولانی غافل شویم.
از مهمترین عوامل و دلایلی که برای آسیبهای اجتماعی استان میتوان بر شمرد، عدم وجود برنامهریزی درست در حوزه فعالیتهای فرهنگی در سالیان سال بوده است.
به نظر میرسد نهادها، دستاندرکاران و مدیران فرهنگی، که در این زمینه مشغول فعالیت بودهاند در عین علاقه و شاید تلاشهای پراکنده برای ارتقای شاخصهای اجتماعی و فرهنگی در راستای توسعه و کاهش آسیبهای جدی امنیتی، از یک برنامهی مدون و نقشه راه برای نیل به اهداف پیش رو برخوردار نبودهاند.
متأسفانه این عدم برنامهریزی در بلندمدت ریشه حرکتهای اصیل فرهنگی و اجتماعی را خشکانده است و اجازه بارور شدن و رشد حرکتهای فرهنگی خلاقانه را نیز کند کرده است.
باید توجه کرد کمرنگ شدن روح فرهنگ در جامعه میتواند زمینهساز رشد و بروز آسیبهای گوناگون اجتماعی باشد، داشتن برنامههای هدفمند و عملی در مباحث فرهنگی (که بارها و موکداً رهبر معظم انقلاب و مسئولان ارشد کشور آن را از جامعه مطالبه کردهاند) چشمانداز روشنی در جامعه ترسیم خواهد کرد.
در صورت وجود یک برنامه مشخص در پیشروی تمامی نهادها و دستگاههای استان در حرکت هماهنگ با سیاستهای کلان فرهنگی و اجتماعی دولت به منظور رسیدن به یک نقطه از پیش تعیین شده در تمام زمینهها به ویژه مباحث فرهنگی، روحیه حرکت و تکاپو در جامعه تزریق میشود و این حرکت هماهنگ میتواند در کاهش آسیبهای اجتماعی و در نهایت رشد شاخصهای توسعه یافتگی و امنیتی تأثیر داشته باشد.
برخلاف کمبود فضاهای فرهنگی از جمله سینما و فرهنگسرا و موزه در سطح استان پهناورمان اما در صورت استفاده صحیح و با حداکثر ظرفیت از همین فضاهای فرهنگی موجود در سطح استان، میتوان از ایجاد بسیاری از آسیبهای اجتماعی جلوگیری کرد.
شأن فرهنگ اقتضای آن را دارد که با جدیت و بهعنوان یک بخش اولویتدار به ویژه در مناطق مرزی بدان نگریسته شود و از سویی اهمیت فرهنگ و تأثیر قابل توجه آن بر سایر بخشها حکم میکند که شأن آن را در حد یک کار تشریفاتی، موسمی و مناسبتی نبینیم و دقت داشته باشیم به روابط ریاضی مستقیم بین فرهنگ و اجتماع از یک سو و امنیت و سیاست از سوی دیگر.
با اعتقاد به اصل پیشگیری بهتر از درمان باید اذعان داشت، پیشگیری فرایندی است که باید برنامه و ابزار قابل اعتماد و استواری داشته باشد، یکی از این ابزارها رسانهها هستند، رسانههای تصویری و نوشتاری و فضای مجازی در سطح استان میتوانند نقش قابل توجهی در پیشگیری از آن داشته باشند، انتقال آموزههای فرهنگی، کالبد شکافی حوادث در کنار بیان اخبار آنها و نشان دادن راهکارهای تربیتی و استفاده از ظرفیت نخبگان و معتمدین برای ایجاد بسترهای مقابله با این آسیبها یکی از نقشهای اساسی رسانهها است.
به نظر میرسد با تقویت برنامههای مبتنی بر نشاط اجتماعی و امید، تقویت هماهنگی بخشهای مختلف دولت در راستای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در استان، فضازدایی در حوزه آسیب اجتماعی از طریق توسعه رویکرد مداخلات روانی- اجتماعی قبل از مداخلات قضایی، انتظامی، توجه کافی به هویت فرهنگی افراد، توسعه رویکرد اجتماعی به آسیب اجتماعی بهجای رویکرد سیاسی و امنیتی، تقویت و توسعه مشارکت سازمانهای مردم نهاد در کنترل آسیبهای اجتماعی میتواند در تعدیل آسیبهای اجتماعی و به سمت کاهش آن حرکت کرد.